امروز روز دانشجو است. در این رهگذر یکی از پرسشهایی که در خصوص جنبش دانشجویی مطرح بوده آن است که این جنبش باید متضمن چه شاخصهها و خصلتهایی باشد تا قادر شود از پایمردیها و از خود گذشتگیهای فرزندان علم و آگاهی بیشترین بهره را حاصل کند. آیا جنبش دانشجویی باید در"خط مشی"های خود به مثابه یک گروه، از یک حزب سیاسی الهام پذیرد و پلات فرم یک حزب را الگو و سرمقصد خود قرار دهد؟
یا اینکه جنبش دانشجویی خود همواره ظرفیتها و استعدادهای تشکیل جنبش مستقل و فراگیر را دارد.
آیا اصولاً جنبش دانشجویی باید تنها به صیانت از منافع صنفی خود سرگرم شود؟ آیا جنبش دانشجویی بیاعتنا به رخدادهای سیاسی- اجتماعی یک جامعه میتواند به عنوان یک نیروی صرفاً صنفی عمل نماید و آیا دانشجو میتواند الگوی رفتاری خود را از کشورهای توسعه یافته گرتهبرداری کند؟از یاد نبریم در 16 آذر جنبش دانشجویی ایران تولد یافت.
آنگاه که برق سرنیزهها توهم سکوت قبرستانی را دامن میزد این کلاس علم و آگاهی دانشگاه بود که چون آذرخش، شب سیاه استبداد را مقهور روشنایی خود کرد. سراسر تاریخ پرشور جنبش دانشجویی حکایت این سرگذشت است که اگرچه این جنبش توان برپایی توفانهایی را داراست که بنیاد هر کاخ ستمی را به تزلزلی سهمگین وامیدارد.
اگرچه این آتشگاهی است که لحظهای روی خاموشی و خفتن به زیر خاکستر را به یاد ندارد، اما تنها بیدارکننده جامعه در خواب مانده ، ذوب کننده انجماد سکوت و سکون و در یک کلام بسان آذرخشی روشنیبخش تاریکیهای فرا راه است. این همان خصلتی است که دانشجویان همواره باید آن را در خود نگاه دارند و معیاری است تا دیگران نیز با عنایت به آن از طرح تفاسیر ناروا از فراز و فرودهای آن برحذر شوند.
باید گفت که دانشجویان بنا بر ضرورتهای سنی و نیز با توجه به فضای آرمانگرایانه حاکم بر جامعه که با شدت و قوت تعقیب شده و در تحولات وسیع اجتماعی متجلی میشود، آرمانهای اجتماعی خاص خود را تدوین کرده و در پی ارزیابی و تحقق آن هستند.
در اختیار داشتن فضایی که طرح این آرمانها و حرکت به سمت اجرای آنها را عملی سازد بسیار مهم است، چرا که نهتنها با معنیدار کردن سیر عمومی زندگی، آرامش روحی لازم برای افراد را فراهم میکند، بلکه با تجربه تدریجی ایدهها و آرا، آنها را واقعبین کرده و به ساز و کارهای واقعی موجود در اجتماع نزدیک میکند؛ خصوصاً در جامعه ما که معمولاً میان تحقق آرمانهای فردی و آرمانهای اجتماعی تعارض وجود دارد، لازم است هرچه بیشتر این دو عرصه به یکدیگر نزدیک شوند تا افراد اجتماع از لحاظ روانی، راه حلهای نسبتاً روشن و کمهزینهای برای ارضای آرمانهای اجتماعی و سیاسی خود در ذهن داشته باشند.
با توجه به رشد چشمگیر ارتباطات در دهه گذشته و افزایش آگاهیهای اجتماعی، افراد بیش از پیش به سمت الگوی «جهانی اندیشیدن » سوق پیدا میکنند و هر کس با طرح کلان مسائل موجود، سعی میکند در محیط خود نقش مثبتی ایفا کند و دسترسی به فضایی هرچند محدود میتواند نقش مهمی را ایفا نماید.
از همین روی فروغی که 3 آذرخش قندچی، بزرگنیا و شریعت رضوی فروزان کردند همه ساله باید زنده بماند و روز دانشجو یاد روز این خاطرهها و معنابخش این حقایق و ارزش بیانتهای آگاهی است.